در صفحه شخصی دکتر سید حسن اسلامی مطلبی خواندم اینچنین:
به نقل از آقای جواد شیخ الاسلامی، آقای دکتر ناصر کاتوزیان در امتحان کتبی از دانشجویان رشته حقوق پرسیده بود: «آیا عقد ازدواجی که شخص سفیه ببندد، اعتبار قانونی دارد؟» دانشجوی باذوقی در ورقه این گونه پاسخ داده بود: «استاد، شما هم که ماشاء الله سؤال عجیبی از ما میکنید. در صحت ازدواج آدم عاقل، جای حرف هست تا چه رسد به ازدواج آدم سفیه که مسلماً باطل است» (به یاد حمید عنایت، جواد شیخ الاسلامی، بخارا، شماره 92، فروردین-اردیبهشت 1392، ص189 ).
این جمله طنز گونه که حتما لبان مبارک شمارا نیز متبسم نموده حاکی از واقعیت تلخی است که من اسم آن را می گذارم «عافیت طلبی».واژه مناسب دیگری که در مورد این دغدغه که خاطر مرا سخت آزرده می توان مطرح نمود همان ازدواج گریزیست البته نه برای آنکه اقتصاد ومسکن و...موانع اینچنینی عاملش باشد بلکه حالنت روحی وروانی خاصی است که در آن آدمی از زیر بار مسئولیت فرار می کند آری به قول برخی از آقاین خوش ذوقی که در دام چنین عافیت طلبی نافرجامی افتاده اند انسان عاقل که برای یک لیوان شیر نمی رود این همه هزینه کند گاو بخرد!!!
جدای از اینکه در این مثال که حتما ساحت خانم ها از آن دور است مناقشه می توان کرد پیامدهای چنین تفکری بسیار جانسوز است .این مطلب را ادامه خواهم داد البته شما هم می توانید کمی تامل کنید که چه چیز مردمان روزگار ما را دچار چنین آفت اخلاق سوزی نموده است منتظر دیدگاه های مبارکتان هستم.ادامه دارد....